مصوبات نهمین نشست هماندیشی فقهی اهل سنت خراسان
نهمین نشست هماندیشی فقهی اهل سنت خراسان در روز پنجشنبه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۲ در محل حوزه علمیه احناف خواف در دو موضوع ( ۱_ لحوق یا عدم لحوق در باین کنایی صریح و نیز رجعی یا باین شدن در نتیجه الفاظی از قبیل زن من نیستی، آزادی، خلاصی، حرامی، به جای خواهر و مادر من هستی، تو را رها کردم؛ ۲_ جواز و عدم جواز بیع وفا و شرایط آن) برگزار گردید.
در پی این نشست پس از قرائت تعدادی از مقالات و بحث و تبادل نظر پیرامون هریک از دو موضوع فوق، موارد زیر به تصویب رسید:
۱) لحوق یا عدم لحوق در باین کنایی صریح و نیز رجعی یا باین شدن در نتیجه الفاظی از قبیل زن من نیستی، آزادی، خلاصی، حرامی، به جای خواهر و مادر من هستی، تو را رها کردم:
جملهی «زن من نیستی»
الف_ اگر شوهر، جملهی «زن من نیستی» را بدون نیت و ارادهی طلاق گفته و حاضر است بر صحت اظهاراتش سوگند یاد کند، حکم به وقوع طلاق داده نمیشود.
ب_ از جملهی «زن من نیستی» در صورت عرف و نیت طلاق، طلاق رجعی واقع میگردد.
واژهی «آزادی»
الف_ اگر همراه با واژهی «آزادی»، قرینهای بر خلاف طلاق وجود داشت، در این صورت هیچ نوع طلاقی واقع نمیشود.
ب_ واژهی «آزادی» در عرف ما جزو الفاظ صریح طلاق نیست، مگر این که شوهر، نیت طلاق را داشته باشد که در این صورت یک طلاق باین واقع میگردد.
ج_ در صورت تعدد و تکرار، حکم به لحوق داده نمیشود.
الفاظ «خلاصی» و «تو را رها کردم»
الف_ واژهی «خلاصی» و «تو را رها کردم» تقریباً به یک معنا است و در صورتی که قرینهای بر عدم ارادهی طلاق وجود نداشت، بدون نیاز به نیت یک طلاق رجعی واقع میشود.
ب_ اگر شوهر، واژههای مذکور را تکرار کرد، همان تعداد طلاق واقع میگردد.
واژههای حرامی و خواهر و مادر منی:
الف_ اگر شوهر به همسرش بگوید: «تو بر من حرام هستی»، یک طلاق باین واقع میگردد و اگر جملهی «تو خواهر و مادر منی» را به همسرش گفت: برای وقوع طلاق در صورت عدم عرف، نیاز به نیت دارد و در صورت اراده طلاق، یک طلاق باین واقع میگردد.
ب_ اگر شخصی، واژههای «حرامی» و «خواهر و مادر منی» را تکرار کرد، باز هم یک طلاق باین واقع گردیده و حکم به لحوق داده نمیشود.
ج_ اگر کسی واژهی «حرامی» را برای همسرش به عنوان فحش و ناسزا به کار برد و انگیزهاش دشنام بود و یا اینکه «بهجای خواهر و مادر من هستی» را واقعاً برای احترام به کار برده بود، در صورت سوگند خوردن بر صحت اظهارات از سوی شوهر، حکم به طلاق داده نمیشود.
۲) جواز و عدم جواز بیع وفا و شرایط آن:
الف_ اگر در صُلبِ عقد، شرط استرداد مبیع قرار داده شود، بیع فاسد خواهد بود امّا چنانچه شرط استرداد در صلب عقد قرار داده نشود بلکه معامله با الفاظ بیع منعقد گردد معامله جایز میباشد.
ب_ پس از آن، طرفین بدون هر گونه شرطی به یکدیگر وعده بدهند که چنانچه هر زمان و یا تا فلان تاریخ، ثمن را برگشت داد، مبیع و کالا را به فروشنده بازگرداند.
ج_ در صورت باز پس دادن ثمن، استرداد مبیع دیانتاً و قضاءً بر مشتری لازم میگردد؛ چرا که تخطی و عدول از و
عده بدون عذر موجه شرعی جایز نمیباشد.
تمامی مطالب این سایت متعلق به دارالافتاء مرکزی اهل سنت می باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی سایت : کلکسیون طراحی