بسم الله الرحمن الرحیم

 

⚡ اخیرا در فضای مجازی، بحثی تحت عنوان: «قانون جذب» مطرح شده است و ما در این نوشته، در صدد بیان تاریخچه و نقد و بررسی این پدیده هستیم.

⚡ در سال ۲۰۰۶ م. خانم راندا برن اهل استرالیا، کتابی تحت عنوان «راز» منتشر، و در آن «قانون جذب» مطرح را نمود و به دنبال آن مستندی برگرفته از آن کتاب نیز ساخته شد.

 

⚡ در این کتاب و مستند تلاش شده تا اثبات کنند که توانایی و قدرت ذهن به حدی است که فرد با تمرکز کافی و تمرین تخیل به هر چه بخواهد بدان دست پیدا می‌کند.

 

⚡ با انتشار این کتاب، قانون جذب، با استقبال گسترده ای روبرو شده و به یکی از باورهای تاثیرگزار در آن سامان تبدیل و کتاب خانم راندا برن، در صدر کتابهای پرفروش قرار گرفته و به بیش از سی زبان زندۀ‌ دنیا ترجمه شد.

 

⚡عده‌ای از موافقان قانون جذب، سعی و تلاش دارند تا بدان رنگ و لعاب علم داده و تحت عناوینی چون: روانشناسی، خودسازی، طب جایگزین و اخیرا در جوامع اسلامی تحت عنوان: (فن شکرگزاری) تبلیغ و آن را تکنیکی مؤثر بر دنیای بیرون یا دستیابی به اهداف و خواسته‌ها معرفی نمایند.

 

⚡در واقع پشت این قضیه در جهان غرب تاجرانی قرار دارند که برای خود بازاری ایجاد کرده و بدین طریق، میلیون‌ها دلار درآمد کسب کرده و مخاطبان زیادی در سراسر جهان برای خود جذب نموده و به مردم بدبخت چنین وانمود می‌کنند که آنها را با راه‌حل‌هایی جادویی از فقر و فلاکت، بیماری، استرس، بیکاری و… رها نجات داده و به خواسته‌هایشان می‌رسانند.

و هر گاه فرد به نتیجۀ ‌مطلوب خود نرسد، ‌به وی چنین وانمود می‌کنند که «انرژی ذهنی شما سالم نبوده»،‌ «شما به نتایج و قدرت ذهن اعتقاد نداشته‌اید» و… بدین ترتیب نتیجۀ معکوس را به گردن خود فرد می‌اندازند.

 

⚡به یقین دانست که بسیاری از این نوع ایده‌ها از کشورهای غربی – که در فقدان معنویت صحیح دست و پا می‌زنند – نشأت گرفته و اصل و ریشۀ آنها غالباً به اعتقادات و ادیان باستانی بر می‌گردد.

 

⚡پیوسته شیادان و منفعت‌طلبان، از نیازمندی‌های جامعه به نفع خود استفاده کرده و بدین ترتیب، پای خود را بر زمین محکم می‌کند و به افراد بحران‌زده وعده‌های بزرگی داده و ذهن و فکر آنان را پر از امید می‌کنند و در صورت شکست و نتیجۀ‌ معکوس، آن را به گردن متوسل کنندگان می‌اندازند و مسلما فرد سست ایمان، به باورهای هیچ و پوچ توسل جسته و به هر بارقه امیدی دل می‌بندد.

 

قانون جذب آن نگاه باورهای دینی و اسلامی:

 

۱️⃣ قانون جذب مغایر با تعلیمات دینی و باورهای اسلامی است و ریشه در عقاید خرافی و بینش‌های غرب دارد.

 

۲️⃣ قانون جذب، می‌گوید: دست از کار و تلاش بردارید و اسباب را رها کنید و تنها راه رسیدن به اهداف‌تان، تفکر، تخیل و مراقبه است، قانونی که هیچ پشتوانه عقلی و ‌شرعی و هیچ توجیه منطقی ندارد.

 

۳️⃣ قانون جذب، انسان را خالق خود می‌داند و می‌گوید: انسان می‌تواند خود و حوادث پیرامون خود را بیافریند و این نوع تفکر مغایر توحید ربوبیت می‌باشد، چنان‌که الله تعالی می‌فرماید: (اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ) [زمر/۶۲] یعنی: «آفریدگار هر چیزی الله است.» (وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ) [الصافات:۹۶] یعنی: «آفریدگار شما و اعمالتان الله است.»

 

۴️⃣ قانون جذب، خالق و مخلوق را یکی می‌داند و این همان باور مشرکانه وحدۀ الوجود است که با روح توحیدی مغایرت دارد.

 

۵️⃣ قانون جذب با عقیدۀ قضا و قدر در تعارض است، زیرا خلقِ حوادث آینده را نفی می‌کند، حال آن که عقیده و باور مسلمان بر این است که خداوند همه چیز را از قبل مقدر فرموده است: (إِنَّا کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ) [قمر/۴۹] یعنی: «ما هر چیزی را از روی تقدیر آفریده‌ایم.»

و نیز آن‌حضرت‌صلی‌الله علیه‌وسلم در حدیثی می‌فرمانید: «خداوند تقدیر مخلوقات را پنجاه سال قبل از آفرینش آسمانها و زمین آفریده است.» (صحیح مسلم)

 

۶️⃣ قانون جذب انسان را گرفتار توهم، وسواس شیطان، هوای نفس و خواهشات نموده و در گرداب ماده فرو می‌برد و از لذّت نعمتهای الهی و مهمتر از همه توحید، محروم می‌سازد و در آخر او را از حدود شریعت رها ساخته و به الحاد و ماده‌پرستی می‌کشاند.

 

۷️⃣ هر گاه فرد مؤمن در مسأله‌ای دچار سردرگمی شود، باید: به اهل علم رجوع کند، ‌زیرا خداوند فرموده است: (فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ) (النحل:۴۳) «اگر نمی‌دانید از آگاهان بپرسید.»

 

نتیجه:

هر گاه مسائل جدیده و مستحدثه توسط علما و کارشناسان دینی مدیریت نشوند و افراد کم سواد در مقام اصلاح و ارشاد برآیند، مسلما سبب گمراهی و ضلالت جامعه خواهند شد، چنان‌که آن‌حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: (اتَّخذَ النَّاسُ رؤوسًا جُهَّالًا ، فسُئلوا فأفتوا بغیرِ عِلمٍ فضلُّوا وأضلُّوا …)، (صحیح بخاری) «مردم افراد جاهل را به عنوان پیشوا انتخاب نموده و از آنان سؤال خواهد شد، لذا بدون علم فتوا داده و خود گمراه شده و سبب گمراهی دیگران می‌شوند.»

 

فاجعه زمانی خواهد بود که افراد ساده لوح با انگیزه اصلاح، ردای مصلحین بر تن نموده و با بومی‌سازی خرافات وارداتی، بدانها رنگ و صبغۀ دینی دهد و با سوء استفاده از احساسات پاک به عوام‌فریبی روی آورد، غافل از این که هر کس قصد صحبت از زبان شرع دارد، باید بر اساس و قواعد شرعی و منطبق با معیارهای دینی و باپشتوانۀ کتاب و سنت و مورد تأیید علمای ربانی باشد، نه این که هر ایدۀ وارداتی از غرب و شرق رنگ و لعاب اسلامی داده و تقدیم جامعه گردد.

 

از الله تعالی می‌خواهم ما و امت مسلمه را از کجروی و زیغ و ضلال به راه راست و مسیر صحیح دین و شریعت رهنمون شود.

 

محمد حنیف حسین زائی ایرانشهر

مرکز فرهنگی رسول‌رأفت

۱۸ مردادماه ۱۴۰۱